علمی - پژوهشی
املی زهرا نوو اگلیز
دوره 2، شماره 2 ، اسفند 1388
چکیده
اهمیتی که اصل احتیاط در جوامع پست مدرن پیدا کرد، از پیدایش فرهنگ جدیدی حکایت میکند که براساس آن، ضرورت جلوگیری از وقوع کوچکترین خطر برای انسان به عنوان اصل مسلم و امر مقدس شمرده میشود. این اصل همچنین نشاندهندة وجود رابطة دیگری با علوم و تکنولوژی است که تشنگی برای آن با نگرانی و نوعی از ترس آمیخته میشود. اصل احتیاط مبتنی بر اصل ...
بیشتر
اهمیتی که اصل احتیاط در جوامع پست مدرن پیدا کرد، از پیدایش فرهنگ جدیدی حکایت میکند که براساس آن، ضرورت جلوگیری از وقوع کوچکترین خطر برای انسان به عنوان اصل مسلم و امر مقدس شمرده میشود. این اصل همچنین نشاندهندة وجود رابطة دیگری با علوم و تکنولوژی است که تشنگی برای آن با نگرانی و نوعی از ترس آمیخته میشود. اصل احتیاط مبتنی بر اصل شمردن زندگی مادی انسان و تأمین آن براساس افق کوتاهمدت است. با اینکه این اصل در مقابل افراط و تفریط منطق سودجویی نظام کاپیتالیست مطرح شد، براساس نگرش کلی خاصی یا بر مبنای ارزشهای انسانی و اخلاقی عمل نمیکند بلکه جلوة جدیدی از عقل محاسبهگر عصر مدرن را به نمایش میگذرد که در حوزههای وسیعتر به خاطر وجود شرایط جدید در عصر پست مدرن به کار برده میشود. از جهت دیگر، اهمیت احساسات و جایگاه قوة خیال در مقابل عقلانیت در عموم مردم هنگام پیدایش وضعیت نامعلوم و بالقوه خطرناک، سیاستگذاری را بسیار مشکل میسازد. کوتاه سخن آنکه به قول استاد ژو ورهون «در مورد اصل احتیاط و احتیاط، باید بسیار احتیاط کرد.»
علمی - پژوهشی
یاسمن هشیار
دوره 2، شماره 2 ، اسفند 1388
چکیده
مفاهیم فطری یکی از ارکان معرفت شناسی دکارت است . اما وی به این مطلب به صورت پراکنده و جسته گریخته پرداخته است، به طوری که موجب بروز برخی ابهامات شده و در نتیجه تفاسیر مختلفی از نظریه وی را در پی داشته است. در مقاله حاضر سعی بر این است با روشن ساختن ابهامات، تفسیری منسجم و سازوار و احیانا در برخی مواضع نو ارائه شود. مقاله علاوه بر مقدمه ...
بیشتر
مفاهیم فطری یکی از ارکان معرفت شناسی دکارت است . اما وی به این مطلب به صورت پراکنده و جسته گریخته پرداخته است، به طوری که موجب بروز برخی ابهامات شده و در نتیجه تفاسیر مختلفی از نظریه وی را در پی داشته است. در مقاله حاضر سعی بر این است با روشن ساختن ابهامات، تفسیری منسجم و سازوار و احیانا در برخی مواضع نو ارائه شود. مقاله علاوه بر مقدمه شامل 5 محور اصلی و یک نتیجه است. دکارت دو معنای مختلف برای مفهوم فطری در نظر دارد . محور اول به شواهدی برای تایید این امر اختصاص دارد. پس از آن، تفاوت رویکرد دکارت و معاصرین وی به مساله مفاهیم فطری مورد توجه قرار میگیرد. قسمت سوم به وجود بالقوه یا بالفعل این مفاهیم و سپس به نقش معرفتی و کارکرد آنها و سرانجام به رابطه مفاهیم فطری و کلیات پرداخته خواهد شد. در آخر نیز جمع بندی و نتیجه گیری از بحث میشود به نحوی که با فقرات مختلف آثار دکارت سازگاری بیشتری داشته باشد.
علمی - پژوهشی
حسین واله
دوره 2، شماره 2 ، اسفند 1388
چکیده
گفتههای صدر المتألهین در بارۀ معنا در مباحث مختلف به ظاهر از تردید وی بین نظریۀ دلالی و نظریۀ ذهنی حاکی است؛ اما با تعمق در این سخنان وبا توجه به مبانی اساسی حکمت متعالیه، می توان دیدگاهی یکدست ومنسجم در باب معناداری به او نسبت داد که میانۀ این دو نظریه قرار دارد و متأثر از معرفت شناسی و وجود شناسی او است. برای اظهارات متفاوتش می توان ...
بیشتر
گفتههای صدر المتألهین در بارۀ معنا در مباحث مختلف به ظاهر از تردید وی بین نظریۀ دلالی و نظریۀ ذهنی حاکی است؛ اما با تعمق در این سخنان وبا توجه به مبانی اساسی حکمت متعالیه، می توان دیدگاهی یکدست ومنسجم در باب معناداری به او نسبت داد که میانۀ این دو نظریه قرار دارد و متأثر از معرفت شناسی و وجود شناسی او است. برای اظهارات متفاوتش می توان محملی یافت که توضیح دهد این تفاوت ها قابل فروکاستن به انواع گوناگون ادراک است. در نظریۀ معناداری صدرا، واژگان از نظر ساخت معنایی دو دسته اند. یک دسته هم مفهوم دارند وهم مدلول. دستۀ دیگر فقط مدلول دارند.
علمی - پژوهشی
منوچهر صانعی درهبیدی؛ مهران رضایی
دوره 2، شماره 2 ، اسفند 1388
چکیده
رابطه میان دیدگاه اسمیت در کتاب «نظریه احساسات اخلاقی» و «ثروت ملل» که اصطلاحاً «مسئله آدام اسمیت» خوانده میشود، میتواند بر حسب نظریه کنش و نظریه فضیلت اسمیت مطالعه شود. ما بر اساس این دو نظریه «مسئله اسمیت» را مطالعه میکنیم. این مقاله از این دیدگاه دفاع میکند که اسمیت در کتاب اخلاقی خود معنایی فراخ برای اخلاق قایل شده که میتوان ...
بیشتر
رابطه میان دیدگاه اسمیت در کتاب «نظریه احساسات اخلاقی» و «ثروت ملل» که اصطلاحاً «مسئله آدام اسمیت» خوانده میشود، میتواند بر حسب نظریه کنش و نظریه فضیلت اسمیت مطالعه شود. ما بر اساس این دو نظریه «مسئله اسمیت» را مطالعه میکنیم. این مقاله از این دیدگاه دفاع میکند که اسمیت در کتاب اخلاقی خود معنایی فراخ برای اخلاق قایل شده که میتوان وجوهی از کتاب «ثروت ملل» را در میان آن یافت. به تعبیر دیگر مبنای تحلیل اقتصادی از بخشی از «نظریه احساسات اخلاقی» جدا شده است. به نظر ما برای درک پیچیدگی مواضع اسمیت باید به بینش موقعیت گرای او دقت کرد که از مطلق گرایی در مورد پدیدههای انسانی دوری میجوید و بنابراین آثار او جا برای تفاسیر متفاوت را باز میگذارد. ما تلاش میکنیم با این پیشفرض «مسئله آدام اسمیت» را در دو نظریه «کنش» و «فضیلت» وی مورد باز خوانی قرار دهیم.
علمی - پژوهشی
مزدک رجبی
دوره 2، شماره 2 ، اسفند 1388
چکیده
تیمائوس از مهمترین کارهای افلاطون است. این أثر به راستی کاری جامع در باب نظریة جهانشناسی یا طبیعیات افلاطون است و پس از وی در ادوار گوناگون زمانی تا پایان فلسفة یونان یعنی سده ششم پیش از میلاد، همواره مورد توجه و اقبال بوده و تفاسیر گوناگونی بر آن نگاشته شده است. این مقاله تلاش میکند تا به سیر تحول چگونگی فهم آن تا زمان پروکلوس، به ...
بیشتر
تیمائوس از مهمترین کارهای افلاطون است. این أثر به راستی کاری جامع در باب نظریة جهانشناسی یا طبیعیات افلاطون است و پس از وی در ادوار گوناگون زمانی تا پایان فلسفة یونان یعنی سده ششم پیش از میلاد، همواره مورد توجه و اقبال بوده و تفاسیر گوناگونی بر آن نگاشته شده است. این مقاله تلاش میکند تا به سیر تحول چگونگی فهم آن تا زمان پروکلوس، به گونه ای مختصر نگاهی بیندازد.
علمی - پژوهشی
نصرالله حکمت؛ فاطمه شهیدی
دوره 2، شماره 2 ، اسفند 1388
چکیده
در این مقاله فرض بر این است که ماهیت در دورههای مختلف تاریخ فلسفه معانی متفاوتی داشته و برای فارابی به عنوان واسطه ای میان ارسطو و ابن سینا هنوز اصطلاحات فلسفی استقرار و اشتهار کامل را پیدا نکرده اند و جوانب و لوازم آن هویدا نشده اند. برای فارابی ماهیت در عین تمایز، بسیار پیچیده و نزدیک به وجود است. شاهد این مدعا در آثار فارابی جاهایی ...
بیشتر
در این مقاله فرض بر این است که ماهیت در دورههای مختلف تاریخ فلسفه معانی متفاوتی داشته و برای فارابی به عنوان واسطه ای میان ارسطو و ابن سینا هنوز اصطلاحات فلسفی استقرار و اشتهار کامل را پیدا نکرده اند و جوانب و لوازم آن هویدا نشده اند. برای فارابی ماهیت در عین تمایز، بسیار پیچیده و نزدیک به وجود است. شاهد این مدعا در آثار فارابی جاهایی است که او ماهیت را "چه هستی شیء"، "آنچه هستی شیء به آن است" یا "حصه ای از وجود که متعلق به یک شیء است" و اجزای آن دلالت بر اجزای وجود شیء دارند دانسته است. از نظر فارابی ماهیت نداشتن ملاک موجود نبودن و ماهیت در خارج داشتن ملاک موجود بودن است. به همین دلیل در مورد واجب الوجود تاکیدش بیشتر بر یکی بودن وجود و ماهیت است تا نفی ماهیت از واجب. ماهیت را می توان غیر از "ما هو الشیء" در جواب سؤالات "کیف"، "هل" و "ماذا" نیز مشاهده کرد. همچنین فارابی "ذات"، "طبیعت"، "جوهر" (به نحو مضاف)، "إنیت"، "حد" و به ندرت "حقیقت" را معادل ماهیت به کار می برد.
علمی - پژوهشی
موسی اکرمی؛ مهدی باقری اصل
دوره 2، شماره 2 ، اسفند 1388
چکیده
سنجشناپذیری مفهومی است که با کسانی چون تامس کوهن و پل فایرابند وارد ادبیاتِ فلسفهی علم معاصر شد. در این میان تعابیر کوهن از این مفهوم از اهمیت بیشتری برخوردارند. بحث در باب این موضوع، با مباحث معناشناسی و روش-شناسی پیوند دارد، و مبحثی چون امکان ترجمه میان زبانها را پیش میکشد. مروری بر آثار کوهن نشان میدهد که او طی چند دهه تعابیر ...
بیشتر
سنجشناپذیری مفهومی است که با کسانی چون تامس کوهن و پل فایرابند وارد ادبیاتِ فلسفهی علم معاصر شد. در این میان تعابیر کوهن از این مفهوم از اهمیت بیشتری برخوردارند. بحث در باب این موضوع، با مباحث معناشناسی و روش-شناسی پیوند دارد، و مبحثی چون امکان ترجمه میان زبانها را پیش میکشد. مروری بر آثار کوهن نشان میدهد که او طی چند دهه تعابیر متفاوتی از مفهوم سنجشناپذیری میان نظریههای علمی را ارائه داده است، حال آن که غالباً او را با ایستار اولیهاش میشناسند؛ ایستاری حداکثری که سنجشپذیری پارادایمها و کلان-نظریههای علمی را رد میکند. این ایستارچالشهای بسیاری را در فلسفهی علم معاصر برانگیخته است. برخی از پژوهشگران بر این باورند که کوهن به مرور از ایستار افراطی اولیهاش فاصله گرفته و در ایستارهای متأخرترش گونهای مقایسهپذیری در میان پارادایمها و نظریههای علمی را به رسمیت شناخته است. در این مقاله با نگاهی به آثار گوناگون کوهن و با تکیه بر رویکرد هوارد سنکی، طبقهبندی جامعی از جنبهها و شکلهای گوناگون سنجشناپذیری ارائه میگردد، و سیر تحول تعابیر گوناگون این مفهوم نزد کوهن بررسی و نشان داده میشود که او در ایستارهای متأخرش سنجشناپذیری را صرفاً به ترجمهناپذیری میان برخی از اصطلاحات انواع طبیعی محدود کرده است. این امر نشان میدهد که علم تجربی و روند گزینش در میان نظریههای علمی عقلانی است و امکان مقایسهی نظریه های علمی رقیب فراهم است.