محمد رحیمیان شیرمرد؛ عباس ذهبی
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1397، ، صفحه 167-186
چکیده
شأن وجودشناختی و حیث معرفتی زیبایی به مثابه یک مفهوم و امر زیبا به عنوان وجه تحققی آن، زمینه های تأملات فلسفی در این باب را فراهم آورده است. از تبیین سقراطی تا صورتبندی های قرن هیجدهمی در قبال زیبایی، با وجود رهیافت ها و تفاوت رویکردها، زمینه های فلسفی برای نظریه پردازی در مورد هنر همچون متعلق شناخت پدید آمده است. در این میان فلسفی ...
بیشتر
شأن وجودشناختی و حیث معرفتی زیبایی به مثابه یک مفهوم و امر زیبا به عنوان وجه تحققی آن، زمینه های تأملات فلسفی در این باب را فراهم آورده است. از تبیین سقراطی تا صورتبندی های قرن هیجدهمی در قبال زیبایی، با وجود رهیافت ها و تفاوت رویکردها، زمینه های فلسفی برای نظریه پردازی در مورد هنر همچون متعلق شناخت پدید آمده است. در این میان فلسفی ترین مواجه برای استخراج و دسته بندی نظریه های زیبایی شناسی و هنری از متون فلسفی بازسازی و خوانش این نظریه ها از کلیت و پیکره این متون و استنباط امور جزئی از دیدگاه های کلی فیلسوف است.این مقاله قصد دارد با شرح وجوه زیباشناختی آثار و آرای کلی کلی سهروردی از حیث ساختار و هیأت کلی اثر و جنبه های ابداعی عالم و صور معلقه، این حقیقت را نشان دهد که صورتبندی سلسله مراتبی عوالم، ربط و نسبت آن ها با یکدیگر و تبیین معرفت تشکیکی اشراقی برای ادارک حقایق و معارف، پیکری زیباشناختی و وجهی هنری دارد. توضیح مبانی فلسفی زیبایی شناسی و هنر در بطن حکمت اشراقی و دسته بندی انضمامی ویژگی های هریک ا آن ها، هدف دیگری است که این نوشتار دنبال کرده است.
رضا مدنی دورباش؛ فاطمه اکبری
دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 231-254
چکیده
دانش زیباییشناسی و همچنین فلسفۀ هنـر، هرچند مولود عصر جدید و بـرآمـده از رویـکردِ جدیـد بـه عـلم و حقیقتانـد، امـا پرسش از «امرِ زیبـا» و «هنـر»، پرسشهایی هستند که از دیربـاز اندیشۀ آدمی را بهخـود مشغـول داشتهاند. شیخ شهابالدین سهروردی ملقّب به «شیخ اشراق» از حکمای بزرگ ایرانی - اسلامی در قرن 6 هجری قمری، مبـاحث مربوط ...
بیشتر
دانش زیباییشناسی و همچنین فلسفۀ هنـر، هرچند مولود عصر جدید و بـرآمـده از رویـکردِ جدیـد بـه عـلم و حقیقتانـد، امـا پرسش از «امرِ زیبـا» و «هنـر»، پرسشهایی هستند که از دیربـاز اندیشۀ آدمی را بهخـود مشغـول داشتهاند. شیخ شهابالدین سهروردی ملقّب به «شیخ اشراق» از حکمای بزرگ ایرانی - اسلامی در قرن 6 هجری قمری، مبـاحث مربوط به هنر و زیبـایی را، ذیل مباحث جهانشنـاسی و علمالانـوار و مفـاهیم حُسن و جمـال در حکمت اشراق مورد بررسی قـرار داده است. در آراء اشراقی سهروردی، «حُسن» حقیقتی نورانی و مینوی است که با حفظ هویّت ملکوتی خویش، قدم در قوس نزول نهاده و در عالم مُلک نیز متجلّی گشته است و زیباییهای محسوس و اینجهانی، نشانه و آیتی است از زیباییهای معقول و آنجهانی. از منظر اشراقی علمی که بنیانِ هنر اشراقی را تشکیل میدهد، جز از طریق شهود به دست نمیآید و تحقق این شهود، آنگاه میسّر است که سالک یا هنرمند اشراقی با فهم «منطق پـرواز» به بازآفرینی معراج در نفس خویش نائل آید. حکمت و هنر اشراقی هر دو به زبان «رمز» بیان میگردند، بر همین مبنا علم «تـأویل» نیز در فهم و تبیین زبان رمزی حکمت و هنر اشراقی از جایگاه حائز اهمیتی برخوردار است. از اینرو میتوان گفت که «منطق پـرواز»، «رمـز» و «تـأویل» سه ضلع مثلثی را تشکیل میدهند که هم در حکمت اشراقی و هم در هنر اشراقی، جزو اصول و مبـانیِ بنیادین بـه شمار میروند و هنر یا حکمت اشراق آنگاه ظهور مییـابد و بنیـان نهاده میشود که هر سه ضلع این مجموعه را با هم در نظر آوریم.