نصر الله حکمت؛ حمید عطایی نظری
دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 51-72
چکیده
برهان صدّیقین از براهین مهم و معتبر اثبات وجود خدا در فلسفه و کلام اسلامی به شمار میآید که نخست در فلسفۀ ابن سینا به طور رسمی مطرح شد و پس از آن، دیگر فلاسفه در تحکیم و ترویج آن سعی وافر نمودند و صورتهای مختلفی از آن ارائه کردند. برهان صدّیقین به سبب اتقان و اعتبار خاصّ خودش با استقبال فیلسوف ـ متکلّمانِ امامی در دوران میانی نیز روبرو ...
بیشتر
برهان صدّیقین از براهین مهم و معتبر اثبات وجود خدا در فلسفه و کلام اسلامی به شمار میآید که نخست در فلسفۀ ابن سینا به طور رسمی مطرح شد و پس از آن، دیگر فلاسفه در تحکیم و ترویج آن سعی وافر نمودند و صورتهای مختلفی از آن ارائه کردند. برهان صدّیقین به سبب اتقان و اعتبار خاصّ خودش با استقبال فیلسوف ـ متکلّمانِ امامی در دوران میانی نیز روبرو شد و دانشورانی همچون خواجه نصیرالدین طوسی و علّامۀ حلّی تقریرهای مختلفی از آن را در آثار خود بیان کردند. یکی از متکلّمان برجستهای که تلاش کرد تقریر بدیع و نوینی از برهان صدّیقین عرضه کند، نصیرالدین کاشی بود. وی با ابتکار خود، طرح برهان صدّیقینی از گونهای دیگر را درانداخت که تا پیش از او در فلسفه و کلام اسلامی مطرح نشده بود و با این وصف، تاکنون مورد توجّه قرار نگرفته است. بررسی سیر تاریخیِ تقریرهای مختلف برهان صدّیقین در کلامِ فلسفیِ امامیّه از نصیرالدین طوسی تا نصیرالدین کاشی از یکسو تطوّر و گوناگونیِ این برهان را در دورۀ یادشده از کلام شیعه نشان میدهد و از سوی دیگر، نحوۀ مشارکت هر یک از متکلّمان امامی در تقویت و گسترش این برهان در الهیّات اسلامی را بازگو میکند.
نصر الله حکمت؛ حمید عطایی نظری
دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1394
چکیده
برهان صدّیقین از براهین مهم و معتبر اثبات وجود خدا در فلسفه و کلام اسلامی بشمار می آید که نخست در فلسفۀ ابن سینا بطور رسمی مطرح شد و پس از آن، دیگر فلاسفه در تحکیم و ترویج آن سعی وافر نمودند و صورتهای مختلفی از آن را ارائه کردند. برهان صدّیقین به سبب اتقان و اعتبار خاصّ خودش با استقبال فیلسوف ـ متکلّمانِ امامی در دوران میانی نیز روبرو ...
بیشتر
برهان صدّیقین از براهین مهم و معتبر اثبات وجود خدا در فلسفه و کلام اسلامی بشمار می آید که نخست در فلسفۀ ابن سینا بطور رسمی مطرح شد و پس از آن، دیگر فلاسفه در تحکیم و ترویج آن سعی وافر نمودند و صورتهای مختلفی از آن را ارائه کردند. برهان صدّیقین به سبب اتقان و اعتبار خاصّ خودش با استقبال فیلسوف ـ متکلّمانِ امامی در دوران میانی نیز روبرو شد و دانشورانی همچون خواجه نصیر الدین طوسی و علّامۀ حلّی تقریرهای مختلفی از آن را در آثار خود بیان کردند. یکی از متکلّمان برجستهای که تلاش کرد تقریر بدیع و نوینی را از برهان صدّیقین عرضه کند نصیر الدین کاشی (م 755 ق) بود. وی با ابتکار خود، طرح برهان صدّیقینی از گونهای دیگر را درانداخت که تا پیش از او در فلسفه و کلام اسلامی مطرح نشده بود و با این وصف، تاکنون مورد توجّه قرار نگرفته است. بررسی سیر تاریخیِ تقریرهای مختلف برهان صدّیقین در کلامِ فلسفیِ امامیّه از نصیر الدین طوسی تا نصیر الدین کاشی از یکسو تطوّر و گوناگونیِ این برهان را در دورۀ یادشده از کلام شیعه نشان میدهد و از سوی دیگر، نحوۀ مشارکت هر یک از متکلّمان امامی در تقویت و گسترش این برهان در الهیّات اسلامی را بازگو میکند.
امیر عباس صالحی؛ سید پیام کمانه
دوره 5، شماره 1 ، شهریور 1391
چکیده
تأثیر نفس در عالم عنصری و غرایبی نظیر چشم زخم همواره محل چالش بوده است. شیخ الرئیس در نمط دهم اشارات این امور را ممکن دانسته و محال بودن آنها را از جانب کسانی میداند که مجاری تأثیر در جسم را منحصر در سه راه تماس، ارسال جزء و یا انفاذ کیفیت در واسطه می پندارند. ابن سینا خود، این انحصار را نمی پذیرد. بدین معنا که برای تأثیر در جسم، لازم ...
بیشتر
تأثیر نفس در عالم عنصری و غرایبی نظیر چشم زخم همواره محل چالش بوده است. شیخ الرئیس در نمط دهم اشارات این امور را ممکن دانسته و محال بودن آنها را از جانب کسانی میداند که مجاری تأثیر در جسم را منحصر در سه راه تماس، ارسال جزء و یا انفاذ کیفیت در واسطه می پندارند. ابن سینا خود، این انحصار را نمی پذیرد. بدین معنا که برای تأثیر در جسم، لازم نیست مؤثر با جسم تماس داشته باشد یا جزئی از خود را به سوی آن بفرستد یا کیفیت خود را از طریق واسطه در جسم ایجاد کند. شارحان اشارات (خواجه نصیرالدین طوسی و فخررازی)، تفسیر کاملی از این نکته به دست ندادهاند. در این مقاله بر اساس متون ابن سینا مشخص میکنیم که وی چگونه این انحصار را نقض و زمینه را برای تبیین تأثیراتی در اجسام همچون چشم زخم، مهیا میکند.