نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
زیستجهان به زمین و بنیان پدیدارهای بالفعل اشاره میکند، پیش از آنکه این پدیدارها به ایدئالهای حاصل از انتزاع علمی تبدیل شوند. انتولوژی زیستجهان نیز که در پی فهم ماهیت زیستجهان یا فهم زیستجهان به مثابه یک آپریوری است، به دنبال بنیاد نهادن «علم کلی» مدنظر هوسرل است. هوسرل از طرفی زیستجهان را بنیانی برای چیزها میداند که در مقابل جهانِ به لحاظ علمی حقیقی قرار دارد، از طرف دیگر به نظر او علم ابژکتیو ریشه در زیستجهان دارد. زیستجهان در وحدتی انضمامی همهشمول بوده و شامل علم، تجربهی حملی-زبانی و تجربهی پیشاعلمی است. «علم کلی» مورد نظر هوسرل باید بتواند ویژگی ایدتیک جهان را دریابد؛ چنین علمی باید خصلت آپریوری جهان را به مثابه چیزی بپذیرد که از طریق کلیت امکانهای اساسی ساخته شده است و نه به مثابه چیزی که از طریق کثرت پدیدارهای تجربی ادراک شده است. انتولوژی زیستجهان معطوف به یک آپریوری است که معرف ساختار زیستجهان است، خصلت ایدتیک دارد و به سوی تحلیلهای ایدتیک گشوده است. همین ماهیتِ موضوع علم زیستجهان است که چنین علمی را هم ممکن و هم ضروری میکند. این علم ممکن است زیرا ساختهایی کلی بر زیستجهان حاکم هستند، و ضروری است زیرا علم زیستجهان معطوف به مسألهی بحران معنا است که یک پژوهش نو و رادیکال را طلب میکند.
کلیدواژهها