نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
پروبلماتیزهکردن مفهومی مهم در اندیشههای فوکو است که در سرتاسر تحلیلهای تاریخی او نقش اساسی دارد. او پروبلماتیزهکردن را تفسیر خاصی از نشانهها میداند. از سوی دیگر، او در تحلیلهای خود، اهمیت هنر در تفسیر تاریخ را هم سطح با دیگر حوزه ها قرار میدهد. مسئلة اصلی پژوهش حاضر این است که پروبلماتیزهکردن در اندیشههای او چه نسبتی با هنر دارد. برای پرداختن به این مسئله ابتدا جایگاه این مفهوم در اندیشه فوکو بررسی شد و سپس با استفاده از بخشهایی که او به تحلیل آثار هنری پرداخته است رابطة هنر با این مفهوم مورد مداقه قرار گرفت. نتیجة حاصل شده اینگونه بود که فوکو به دو معنا مفهوم پروبلماتیزهکردن را استفاده میکند. در معنای اول به امری تاریخی اشاره دارد که به وسیلة دانش و قدرت پروبلماتیزه شده و حقایقی پیرامون آن به وجود آمده است. در معنای دوم برای او، پروبلماتیزه کردن فعالیتی فلسفی- تاریخی است که به وسیلة آن تاریخ اکنون تحلیل میشود. بررسی ها نشان داد که در تحلیلهای تاریخی او، هنر در جایگاه استراتژی دانش یا تکنیک قدرت، موضوعات مختلف را پروبلماتیزه میکند. از سوی دیگر، تحلیل برخی آثار هنری برای فوکو به مثابة فعالیتی فلسفی است تا که تاریخ اکنون را پروبلماتیزه کند. بر همین اساس هنر با هر دو معنای پروبلماتیزهکردن رابطة مستقیم و درونی دارد.
کلیدواژهها