حوریه باکویی کتریمی؛ محمود صوفیانی
دوره 10، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 19-38
چکیده
خوانش دریدا از مفهوم «اکنون» در بستر انتقادهایی که به آن وارد میسازد آشکار میشود؛ انتقادهایی که با پیشفرض انکار متافیزیک حضور همراه است. وی با قرار دادن پدیدارشناسی در ذیل متافیزیک حضور آن را جزو همان سنت رایج فلسفه غربی قلمداد میکند و راه حل رهایی فلسفه خود را از این چارچوب متداول، توجه به جنبه مقابل حضور یعنی، غیریت میداند. ...
بیشتر
خوانش دریدا از مفهوم «اکنون» در بستر انتقادهایی که به آن وارد میسازد آشکار میشود؛ انتقادهایی که با پیشفرض انکار متافیزیک حضور همراه است. وی با قرار دادن پدیدارشناسی در ذیل متافیزیک حضور آن را جزو همان سنت رایج فلسفه غربی قلمداد میکند و راه حل رهایی فلسفه خود را از این چارچوب متداول، توجه به جنبه مقابل حضور یعنی، غیریت میداند. دریدا بر این اساس که اکنون نشاندهنده حضور است آن را نقد میکند. نقد اصلی وی به اکنون براساس دو امکان به ظاهر ناسازگار در این مفهوم شکل میگیرد. این دو امکان عبارتند از: اکنون منبسط، اکنون در حالت پیوستگی با یادسپاری و پیشنگری و دیگری اکنون بهمثابه نقطه منشاء با خصلت آغازین بودنش. در این نوشتار میکوشیم تا ضمن بیان انتقادها به منظور فهم خوانش دریدا، با اشاره به حد بودن انطباع اولیه و ساختار سهپایهای اکنون پاسخی برای آن عرضه داریم. بر اساس حد بودن انطباع اولیه و در نتیجه عدم استقلال آن از طرفین حد، تلقی آن به صورت نقطه منشاء منتفی میگردد و ادراک یک عین، ادراکی دارای دیرند خواهد بود. ساختار سه پایهای اکنون، پیوستاری متقابل از انطباعات اولیه و یادسپاری و پیشنگری را فراهم میسازد که بر پایهی آن هیچ انطباع اولیهای به تنهایی (به صورت نقطه منشاء) و بدون در نظر گرفتن این پیوستگی قابل درک نیست.