پرسش پیش روی این مقاله ساده است: نسبت میان اندیشه ژیل دلوز- فلیکس گتاری و پستمدرنیسم چیست؟ پست-مدرنیسم از این دو چه بهرهای برده یا میتواند ببرد؟ اگر تعریف فردریک جیمسون از پستمدرنیسم به عنوان منطق فرهنگی سرمایهداری متأخر را بپذیریم، آنگاه آیا دلوزیسم- به تعبیر اسلاوی ژیژک- یکی از ایدئولوژیهای سرمایهداری دیجیتالی است؟ و به چه معنا یک ایدئولوژی است؟ کوشش ما در این مقاله این است که نشان دهیم چگونه دلوزیسم ( سیاست زیباشناختی؛ سیاست شیزوفرنیک، یا همان اتیکواستتیک دلوز و گتاری) با جهان پستمدرنیستی امروز هماهنگ میشود و خصلت انقلابی خود را از دست میدهد. در این مقاله آشنایی قبلی خواننده با دلوز و گتاری را پیشفرض گرفتهایم و توجهمان بیشتر معطوف به نقدها بر دلوز و گتاری و بررسی آنهاست زیرا در اینجا مجال چندانی برای پرداخت مفصل به آراء آن دو وجود ندارد.
zamanijamshidi, M. (2020). دلوز- گتاری و پستمدرنیسم: رویکردی انتقادی به سیاستِ زیباشناختی. Shinakht (A Persian Word Means Knowledge), 13(1), -.
MLA
mohammadzaman zamanijamshidi. "دلوز- گتاری و پستمدرنیسم: رویکردی انتقادی به سیاستِ زیباشناختی". Shinakht (A Persian Word Means Knowledge), 13, 1, 2020, -.
HARVARD
zamanijamshidi, M. (2020). 'دلوز- گتاری و پستمدرنیسم: رویکردی انتقادی به سیاستِ زیباشناختی', Shinakht (A Persian Word Means Knowledge), 13(1), pp. -.
VANCOUVER
zamanijamshidi, M. دلوز- گتاری و پستمدرنیسم: رویکردی انتقادی به سیاستِ زیباشناختی. Shinakht (A Persian Word Means Knowledge), 2020; 13(1): -.