آروین آذرگین؛ غلامحسین توکلی
دوره 12، شماره 1 ، مرداد 1398، ، صفحه 7-31
چکیده
پل تیلیش، یکی از تاثیرگذارترین متکلمان و فیلسوفان دین در قرن بیستم، در تعریفی نو و چالشبرانگیز از ایمان، آن را حالت دلبستگی نهایی انسان دانست که شامل مولفهی ذاتی شک است. این شکی وجودی است که به تعبیر ما، از دل همهی ساحات وجودی آدمی، از جمله ساحت شناختی باورها، ساحت احساسات، عواطف و هیجانات، و ساحت خواستها، برمیخیزد و با اضطرابی ...
بیشتر
پل تیلیش، یکی از تاثیرگذارترین متکلمان و فیلسوفان دین در قرن بیستم، در تعریفی نو و چالشبرانگیز از ایمان، آن را حالت دلبستگی نهایی انسان دانست که شامل مولفهی ذاتی شک است. این شکی وجودی است که به تعبیر ما، از دل همهی ساحات وجودی آدمی، از جمله ساحت شناختی باورها، ساحت احساسات، عواطف و هیجانات، و ساحت خواستها، برمیخیزد و با اضطرابی که ایجاد میکند، تمام وجود انسان را مورد هجوم بیپروای خویش قرار میدهد. یگانه راهی که تیلیش برای غلبه بر این تردید بنیادین سراغ دارد، شجاعت است. انسان مومن، علیرغم عواملی که هستی، ارزشها و معنای زندگیاش را تهدید میکند، میتواند با فضیلت شجاعت، بر این تردیدها فائق آید. ما علاوه بر بررسی و نقد دیدگاه تیلیش و تشریح مفهوم شک وجودی، به سه روش استدلال میکنیم که ایمان دینی باید شامل شک و عدم قطعیت باشد. سه دلیل عبارتاند از: لزوم وجود تصدیق اختیاری، لزوم حضور مولفهی اعتماد، و لزوم ستایشبرانگیزی عمل اخلاقی در ایمان.