پدیدهشناسی برای دستیابی به بیناسوژگی ابتدا آگاهی را به حوزۀ تعلق اگو تقلیل میدهد. اما چنانکه خواهیم دید این تقلیل برخلاف تقلیل اولیۀ پدیدهشناسی، تقلیلی ساختگی و روشمند است. بنابراین، اگوی دیگر و در نتیجه بیناسوژگی نیز همچون حوزۀ تعلق اگو قلمرویی اصیل و اولیه است و هیچ یک از این دو قابل تقلیل به یکدیگر نیست. پس شناخت هر ...
بیشتر
پدیدهشناسی برای دستیابی به بیناسوژگی ابتدا آگاهی را به حوزۀ تعلق اگو تقلیل میدهد. اما چنانکه خواهیم دید این تقلیل برخلاف تقلیل اولیۀ پدیدهشناسی، تقلیلی ساختگی و روشمند است. بنابراین، اگوی دیگر و در نتیجه بیناسوژگی نیز همچون حوزۀ تعلق اگو قلمرویی اصیل و اولیه است و هیچ یک از این دو قابل تقلیل به یکدیگر نیست. پس شناخت هر یک از این دو قلمرو نیز وظیفهای اصیل به شمار میآید. علم مدرن از طریق ریاضیاتی کردن طبیعت و با معرفی اوبژههای منطقیـریاضیاتی وظیفۀ شناخت بیناسوژگی را بر عهده دارد. اوبژۀ منطقیـریاضیاتی، به مثابه افق نامتناهی پدیدههای شهودی آگاهی، که نمودهای کثیر آن در قلمرو اگولوژیک به شمار میآیند، بخشی از معرفت پدیدهشناختی است. برخلاف گفتههای هوسرل، ریاضیاتی کردن طبیعت ما را از فهم اصیل جهان دور نمیکند و علم مدرن قادر است گنجینههای معرفت ما را افزایش دهد.
گودل طی مقالۀ مفصلی در 1931 برهان پیچیده و نبوغآمیزی بر ناتمامیت ریاضیات مطرح ساخت. در آن قضیه گودل نشان داده بود که در هر سیستم اکسیوماتیک شامل حساب (تحت شرایط خاصی)، گزارههایی تصمیمناپذیر وجود دارند. ایدۀ به کار رفته در برهان گودل شبیه پارادوکس ریچارد است، و همین باعث شده است که عدهای در پذیرش آن تردید کنند. در این مقاله نخست نگاهی ...
بیشتر
گودل طی مقالۀ مفصلی در 1931 برهان پیچیده و نبوغآمیزی بر ناتمامیت ریاضیات مطرح ساخت. در آن قضیه گودل نشان داده بود که در هر سیستم اکسیوماتیک شامل حساب (تحت شرایط خاصی)، گزارههایی تصمیمناپذیر وجود دارند. ایدۀ به کار رفته در برهان گودل شبیه پارادوکس ریچارد است، و همین باعث شده است که عدهای در پذیرش آن تردید کنند. در این مقاله نخست نگاهی اجمالی به برهان گودل میاندازیم، تا مشخص شود که این برهان دچار تعارضات ناشی از خودـارجاعی نمیشود. در ادامه به یکی از تبعات فلسفی آن میپردازیم. نشان خواهیم داد که این برهان در کنار استدلال معروف «تعین ناقص»، واقعگرایی در فیزیک را با تردیدهایی روبهرو میسازد.