منطق استعلایی امیل لاسک

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

10.29252/kj.2021.214352.0

چکیده

امیل لاسک (1915-1875) آخرین نوکانتی و نقطۀ اوج این سنت شمرده می‌شود. او در گسست و پیوست سنت نوکانتی قرار می‌گیرد. وی از سویی نوکانتی است، زیرا با پروژۀ «منطق استعلایی» کانت توافق دارد. کانت و سایر نوکانتی‌ها در هر دو مکتب ماربورگ و بادن مقولات را نه همچون ارسطو به‌عنوانِ اموری هستومند در ابژه، که در فاهمۀ سوژه می‌جستند. ولی از سوی دیگر لاسک، به تأسی از مفهوم اعتبار (Geltung/validity) نزد لوتسه، طرحی دیگر در افکند و قلمرو سومی غیر از ابژه و سوژه برای مقولات تعریف کرد. به نظر او، مقولات اساساً هستنده (entity) نیستند که در سوژه یا ابژه تقرر داشته باشند. مقصود ما در این مقاله بازسازی آرای فیلسوفی است که به‌رغمِ اهمیت بسیارش، تقریباً فراموش شده و در این بازسازی، ضمن به تصویر کشیدن جایگاه او در تاریخ فلسفه اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست، زمینه را برای نشان دادن دقیق‌تر نحوۀ تأثیر او بر هایدگر فراهم می‌کنیم. مدعای اصلی مقاله آن است که لاسک نوآوری‌های فراوانی در اقوال سنتی فلسفه داشته و زمینه را برای ویرانگری سنت فلسفی غرب توسط هایدگر فراهم می‌کند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Emil Lask’s Transcendental Logic

نویسندگان [English]

  • مهدی معین زاده
  • Saeed Golestani
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چکیده [English]

Emil Lask (1875-1915) is usually considered as the las‌t, and one of the mos‌t prominent, member of Neo-Kantianism (especially Baden school). His authentic interpretation of “Philosophy as Transcendental Logic” lies in both continuity and discontinuity with Kant and Neo-Kantianism. Lask claims that categories are not “entities” but “values” and this is the same third realm which lies beyond Aris‌totelian and Kantian doctrine of categories. This is the nuance which dis‌tinguishes Lask’s position from that of both Aris‌totle and Kant. Logical categories, Lask thinks, have their locus neither in the thing nor in consciousness because they “are” not at all. Precise delimitation of the nature of logical categories calls for a dis‌tinction that cuts, across the traditional dis‌tinction, between physical and metaphysical spheres. Of course Hermann Lotze had firs‌t proposed the necessary dis‌tinction between validity and entity. The category “being” does not apply to values. Rather the  values hold or are valid. Lask’s “domain of validity” represents a new precinct for philosophical reflection. As a consequence, the object of transcendental philosophy is “values”. We can claim that through and by Lask, “logic became philosophical again”. Meanwhile, Lask influenced Heidegger in concepts such as “Aletheiology”, “ pretheoretical realm”,” ontological difference” and etc.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Lask
  • Transcendental Logic
  • Neo-Kantianism
  • Baden School
  • Heidegger