هدف از نگارش این مقاله، تحلیل نظریۀ سلامت نفس ابونصر محمد فارابی ( 259- 339) و رویکرد طبانگارانه وی به اخلاق است. اخلاق نزد فارابی، مانند بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه بزرگ قبل از خود، به مثابه طب نفس است و نگرش طبانگارانه وی به اخلاق نقش بنیادی در نظریه اخلاقی وی دارد. یکی از مهمترین مفاهیم اساسی که در اتخاذ چنین نگرشی به اخلاق مطرح است، بحث از سلامت نفس است. همانگونه که بدن سلامت و بیماری دارد و غایت علم پزشکی درمان بیماری و حفظ سلامت بدن است، نفس نیز بیماری و سلامتی دارد و یکی از مهمترین رسالتهای علم اخلاق درمان بیماری و حفظ سلامت نفس است. فارابی به دلیل نظر به انسان به عنوان موجود بذاته مدنی که برآورده شدن نیازهای مادی و معنویاش، تنها با زندگی در مدینه ممکن خواهد شد، بدن را الگوی فهم مدینه دانسته و با نظریۀ سلامت در پی ارائه راهکاری جهت حل رذایل اخلاقی موجود در مدینه و تبدیل آن به مدینۀ فاضله است.