نور در فلسفۀ سهروردی

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

حکمت اشراق، حکمتی ذوقی و عرفانی است که سهروردی آن را به طور روش‌مند در آثار خود مطرح کرده است. شیخ اشراق خود را همچون نقطۀ کانونی می‌دانسته که دو میراث حکمی ـ که از شاخۀ واحد نخستین (هرمس) پیدا شده بود ـ دوباره در آن به هم رسیده و یکی شده است. اصول روش او در کتاب «حکمة ﺍﻻﺷﺮﺍﻕ» به این ترتیب است که طی سه مرحله فیلسوف به اشراق نایل می‌گردد؛ در مرحلۀ اول او باید از این جهان دست بشوید؛ سپس در مرحله بعدی به مشاهدۀ نور الهی نایل می‌گردد (تجربیات معین)؛ و در مرحلۀ پایانی علم نامحدود و مجرد یعنی علم اشراق برای او حاصل می‌شود. به نظر او تمام مراتب هستی و درجات معرفت جزء تطورات نور است. سهروردی مکتب فلسفی خود را بر اساس نور و ظهور استوار کرده و معتقد است نور چیزی جز ظهور نیست و ظهور نیز چیزی جز واقعیت نور نیست. مفهوم نور یک مفهوم بدیهی عقلی است؛ نور ظاهر بالذات و مظهر للغیر است. به نظر وی حیات نیز ظهور و نورانیت است، یعنی چیزی که نزد خود ظاهر و عالم به ذات خود باشد؛ حیّ موجود درّاک فعّال است و از این رو، نور، ذاتاً مدرک خویش و فیّاض و فعّال است. هر چیزی در جهان یا نور است یا ظلمت و هر یک از این دو، به دو گونۀ جوهر و عرض هستند. نور بر دو قسم است؛ نور مجرد و نور عارض، که هر یک اقسام و انواعی دارد. ظلمت ـ آنچه حقیقتش نور نیست ـ نیز بر دو گونه است؛ جوهر غاسق و هیئت ظلمانی. او تقسیم بندی دیگری از موجودات ارائه می‌کند که بر اساس درجه آگاهی است.

کلیدواژه‌ها