جنگ به مثابه پدیده ای ناشی از ارادة معطوف به چیرگی، بر اصل محوری تفکر نیچه یعنی ارادة معطوف به قدرت استوار است. انحاء چیرگی، ناظر به وجود انواع جنگ در حوز ههای گوناگون زندگی است. در حوزة هنر، ارادة معطوف به چیرگی به دو مرتبه تقسیم م یشود: 1) مرتبۀ خلق اثر، که ناظر به چیرگی بر شیئ به عنوان ماده اثر و تحمیل کمال بر آن است 2) مرتبۀ کارکرد فرهنگیِ اثر که ناظر به ظهور و دعوت به حضور در میدان ستیزه است. در میان اَشکال و گون ههای هنری، هنر تراژدی، « وتکامپف » هنر ستیزه محوری است که قابلیت انجام وظایف مشتمل بر دو مرتبه فو قالذکر را بهتر از هر هنر دیگری دارد.