رابطه میان دیدگاه اسمیت در کتاب «نظریه احساسات اخلاقی» و «ثروت ملل» که اصطلاحاً «مسئله آدام اسمیت» خوانده میشود، میتواند بر حسب نظریه کنش و نظریه فضیلت اسمیت مطالعه شود. ما بر اساس این دو نظریه «مسئله اسمیت» را مطالعه میکنیم. این مقاله از این دیدگاه دفاع میکند که اسمیت در کتاب اخلاقی خود معنایی فراخ برای اخلاق قایل شده که میتوان وجوهی از کتاب «ثروت ملل» را در میان آن یافت. به تعبیر دیگر مبنای تحلیل اقتصادی از بخشی از «نظریه احساسات اخلاقی» جدا شده است. به نظر ما برای درک پیچیدگی مواضع اسمیت باید به بینش موقعیت گرای او دقت کرد که از مطلق گرایی در مورد پدیدههای انسانی دوری میجوید و بنابراین آثار او جا برای تفاسیر متفاوت را باز میگذارد. ما تلاش میکنیم با این پیشفرض «مسئله آدام اسمیت» را در دو نظریه «کنش» و «فضیلت» وی مورد باز خوانی قرار دهیم.