تعزیه و تراژدی، نمایشهایی آئینی و مذهبی همراه با امکانات و ویژگیهای مختص خویش هستند. وجود ویژگیهایی چون روایتگری، بدیههسازی، تعلیق و تعویق حوادث و امکاناتی از این دست در تعزیه و ویژگی-هایی چون تقلید کنش، شخصیتپردازی و وحدتهای سهگانه «کنش»، «زمان» و «مکان» در تراژدی از هریک از آنها نمایشی خاص میسازد که با وجود تفاوت های یاد شده، این دو گونۀ نمایشی در وقوع «فاجعه» یا «امر تراژیک» و خاستگاه آیینی مشترک اند. حال پرسش این است که کدام ویژگیها و عناصر در تعزیه و تراژدی وجود دارد که به وقوع امر تراژیک منجر میشود و آیا میتوان براساس تفاوتها و شباهتهای این دو گونۀ نمایشی، تعزیه را نوعی تراژدی محسوب کرد یا نه. این مقاله با بهرهگیری از روش توصیفی_ تطبیقی و با رویکرد فلسفی براساس نظر ارسطو سعی در تبیین این نظر دارد که با وجود عناصر تراژیک در تعزیه و وقوع امر تراژیک در آن، این نمایش از نوع تراژدی نبوده بلکه از نوع حماسه می باشد.