مسأله ذهن و بدن یکی از مسایل اساسی فلسفه است که به رابطه حالات ذهنی و حالات مغزی (فیزیکی) میپردازد. دوگانهانگاری جوهری، حالات ذهنی را متمایز از حالات بدنی میداند و هر کدام از نفس و بدن را دو جوهر متفاوت میداند که ویژگیهای خاص خودشان را دارند. رفتارگرایی حالات ذهنی را حالات رفتاری میداند و حالات ذهنی را به حالات رفتاری تقلیل میدهد. نظریه اینهمانی حالات ذهنی را حالات مغزی میداند. کارکردگرایی نظریهای است که حالات ذهنی را حالات کارکردی میداند که با توجه به درونداد، برونداد و سایر حالات ذهنی نقش کارکردی را ایفا میکند و حالات ذهنی را به حالات رفتاری، مغزی و فیزیکی تقلیل نمیدهد. در این مقاله پس از تبیین مسأله ذهن و بدن، در ابتدا به دیدگاههای دوگانهانگاری جوهری، رفتارگرایی، اینهمانی ذهن و مغز و اقسام و نقد آنها خواهیم پرداخت. سپس با مقایسه کارکردگرایی با نظریات دیگر به تبیین کارکردگرایی و اقسام آن خواهیم پرداخت.