بدون شک نظریۀ وحدت شخصی حقیقت وجود را میتوان از تأثیرگذارترین نظریهها در عرصۀ عرفان نظری و ادبیات عرفانی و فلسفۀ صدرالمتألهین شیرازی برشمارد. این دیدگاه با تکیه بر شهود عرفانی، چشم انداز جهان هستی را اینگونه ترسیم مینماید که تنها در جهان هستی یک واقعیت است که خود را در تعینات و صورتهای گوناگون نمایان ساخته است. پذیرش و هضم چنین نگرشی از سوی عقل آدمی که از طریق تجزیه و مرزبندی میان واقعیتها به آنها آگاهی یافته و آنها را از یکدیگر بازمیشناسد، کاری ناممکن مینماید. دیدگاه وحدت وجود در صورتی قابل فهم و مقبول میافتد که بتواند تبیینی روشن از فرآیند بسط حقیقتی واحد را ارایه نماید. این نوشتار در ابتدا به بازخوانی چنین فرآیندی پرداخته و مفاهیم کلیدی (تعین، تجلی، اعیان ثابته و ...) در آن را معرفی و در پایان پاره ای از نتایج هستیشناسانه و معرفتشناسانه آن را رصد خواهد نمود.