تأثیر نفس در عالم عنصری و غرایبی نظیر چشم زخم همواره محل چالش بوده است. شیخ الرئیس در نمط دهم اشارات این امور را ممکن دانسته و محال بودن آنها را از جانب کسانی میداند که مجاری تأثیر در جسم را منحصر در سه راه تماس، ارسال جزء و یا انفاذ کیفیت در واسطه می پندارند. ابن سینا خود، این انحصار را نمی پذیرد. بدین معنا که برای تأثیر در جسم، لازم نیست مؤثر با جسم تماس داشته باشد یا جزئی از خود را به سوی آن بفرستد یا کیفیت خود را از طریق واسطه در جسم ایجاد کند. شارحان اشارات (خواجه نصیرالدین طوسی و فخررازی)، تفسیر کاملی از این نکته به دست ندادهاند. در این مقاله بر اساس متون ابن سینا مشخص میکنیم که وی چگونه این انحصار را نقض و زمینه را برای تبیین تأثیراتی در اجسام همچون چشم زخم، مهیا میکند.