%0 Journal Article %T عینیت و خارجیت حرکت در فلسفه ابن‌سینا %J شناخت %I دانشگاه شهید بهشتی %Z 2008-7322 %A جامه بزرگی, محمدجعفر %D 2022 %\ 01/21/2022 %V 14 %N 2 %P 53-73 %! عینیت و خارجیت حرکت در فلسفه ابن‌سینا %K ابن‌سینا %K حدوث %K حرکت %K زمان %K فیض %K مراتب وجود  %R 10.29252/kj.2022.214486.0 %X  استدلال پارمنیدس و زنون در انکار وجود حرکت اولین بار این مسئله را از شکل ظاهراً بدیهی خود به‌صورتِ مسئله‌ای نظری درآورد. ارسطو، با طرح نظریۀ قوه، امکان وجود حرکت را نشان داد ولی استدلالی بر اثبات وجود حرکت به‌عنوانِ امری متصل و تدریجی ارائه نداد، زیرا برای او وجود طبیعت و، به‌دنبالِ آن، وجود حرکت امری بدیهی محسوب می‌شد. بسیاری از فیلسوفانِ پس از او نیز وجود حرکت را بدیهی انگاشته‌اند. ابن‌سینا نه‌تنها وجود طبیعت، بلکه وجود حرکت را نیازمند استدلال دانسته است. او استدلال بر عینیت خارجی حرکت را مانند وجود طبیعت به مابعدالطبیعه مربوط دانسته است. البته گویا ابن‌سینا تلاشی برای اثبات وجود خارجی حرکت نکرده است. بااین‌حال، می‌توانیم از مجموع آثار و نظرات او استدلال‌هایی را برای اثبات عینیت حرکت به دست آوریم. در این مقاله ابتدا مسئلۀ اثبات وجود حرکت بررسی شده و سپس از نظریۀ فیض برای استدلال بر عینیت حرکت استفاده شده است. از نظر ابن‌سینا، ازآنجاکه فیض دوام فعل الهی است و طفره در سلسلۀ علل محال است، حدوث تدریجی در سلسلۀ پیوستۀ عللِ مُعده برای حدوث اشیا همان حرکت است. به‌عبارتِ‌دیگر، استمرار و دوام فیض الهی چیزی جز حرکت نیست. این حرکت خود را در تکامل اشیای مادی به ظهور رسانده است. همچنین دیدگاه او دربارۀ غایت طبیعت به‌مثابۀ استدلال دیگری برای اثبات خارجیت حرکت ارائه شده است. اتصال و تدریجی بودن طبیعت نیز با انطباق بر وجود زمان تأمین می‌شود. %U https://kj.sbu.ac.ir/article_102059_433cbf0cd6e919143de71e52d6d951df.pdf