هگل‌گرایی تمام‌عیار؛ گذر از دیالکتیک به تفاوت در اندیشۀ دریدا

علی زارعی (پیمان)؛ یوسف شاقول

دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 123-140

چکیده
  مقالۀ حاضر نشان می‌دهد که بررسی خوانش انتقادی هگل از سوی ژرژ باتای بر اساس دیدگاه‌های ژاک دریدا، به فراروی از دیالکتیک و ورود به پارادایم فکری جدیدی برگرفته از مفهوم تفاوت منجر می‌شود. زمانی که مخالفان جدی هگل - مانند میشل فوکو - دشواری‌های رهایی از سلطۀ هگل را مورد تأکید قرار می‌دهند، اهمیت این موضوع بیشتر خود را نشان می‌دهد. پرداختن ...  بیشتر

هگل گرایی تمام عیار؛ گذر از دیالکتیک به تفاوت در اندیشه‌ی دریدا

علی زارعی

دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1394

چکیده
  مقاله‌ی حاضر نشان می‌دهد که بررسی خوانشِ‌ انتقادی هگل از سوی ژرژ باتای بر اساس دیدگاه‌های ژاک دریدا، به فراروی از دیالکتیک و ورود به پارادایم فکری جدیدی برگرفته از مفهوم «تفاوت» منجر می‌شود. زمانی که مخالفان جدی هگل – مانند میشل فوکو – دشواری‌های رهایی از سلطه‌ی هگل را مورد تأکید قرار می‌دهند، اهمیت این موضوع بیشتر خود را نشان ...  بیشتر

بررسی تلقی مرلوپونتی از وجه دیالکتیکی هنر مدرن و گشایش هستی در آن با تأکید بر نقاشی‌های سزان

نادر شایگان فر؛ پرویز ضیاء شهابی

دوره 7، شماره 2 ، اسفند 1393

چکیده
  موریس مرلوپونتی (1961-1908) فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی، سعی دارد بر هم‌سویی فلسفۀ پدیدارشناسانۀ خویش با جنبش هنری مدرن تأکید داشته، و از حدود تقابل­های ذهن و عین، ، ما و جهان و در نهایت رهیافت نظری و رهیافت هنرمندانه عبور کند. به زعم او هنر مدرن به شیوه‌ای دیالکتیکی و بر اساس رابطۀ دو سویۀ هنرمند و اثر قادر است تا فیلسوف را در تأملاتش در ...  بیشتر

هگل و توهم زمان

منوچهر صانعی دره بیدی؛ حسین خدادادی

دوره 7، شماره 2 ، اسفند 1393

چکیده
  بر اساس تفسیر رایج از فلسفة هگل که ناشی از غلبه قرائت چپ­گرایانه بر ادبیات هگل­پژوهی است، دیالکتیک در زمان محقق شده و غایت آن نیز تاریخی است. اما با قبول این دیدگاه، سازش دادن دو جنبه منطقی و تاریخی دیالکتیک با مشکلات زیادی مواجه می­شود. منشأ این سوء تعبیر، یکسان پنداشتن معنای عرفی زمان با معنای موردنظر هگل است. از نظر ما زمان ظرف وقوع ...  بیشتر

دیالوگ، دیالکتیک، امتزاج افق‌ها

اصغر واعظی؛ فائزه فاضلی

دوره 3، شماره 1 ، شهریور 1389

چکیده
  گادامر فهم را عملی دیالکتیکی می‌داند که از در ‌آمیختگی افق مفسر و افق متن پدید می‌آید. این فهم دیالکتیکی، بر خلاف نگرش روشنگری، غیرروشمند وپیش‌بینی‌ناپذیر است. به این سبب، گادامر فهم را یک رخداد یا واقعه می‌خواند. بر طبق این نگرش، فهم دیگر انکشاف منفعلانه یک ابژه بر سوژه نیست، بلکه عبارت است از تفاهم یک سوژه با سوژه دیگر در فراشد ...  بیشتر

هگل و تعبیر "جهان وارونه"

علی مرادخانی؛ محمدمهدی اردبیلی

دوره 2، شماره 1 ، شهریور 1388

چکیده
  هگل در اواخر فصل مربوط به نیرو و فاهمه از کتاب پدیدارشناسی روح به مفهوم "جهان وارونه" اشاره کرده و بخشی را بدان اختصاص می‌دهد. اما از سویی به دلیل دشواری خود متن و از سوی دیگر به واسطة جایگاه این بخش در سیر تکوین روح در پدیدار شناسی، درک معنای وارونگی جهان وارونه و چگونگی تحقق این وارونگی به یکی از مشکلات شارحان پدیدارشناسی تبدیل شده ...  بیشتر