فاطمه دانش پژوه؛ امیرعباس علی زمانی
دوره 12، شماره 1 ، مرداد 1398، ، صفحه 159-178
چکیده
مسئلۀ شر همواره مانعی برای توجیه باور به خدایی عالم، قادر و خیرخواه مطلق بوده است. از این رو، فیلسوفان و متکلمان به راههای گوناگون در پی پاسخگویی به این مسئله برآمدهاند. علامه طباطبایی و آگوستین از جمله فیلسوفانی هستند که به شیوهای متفاوت، به این مسئله پرداختهاند. در نظریاتی که هر یک از آنها ارائه کرده اند، شر به عنوان کیفر ...
بیشتر
مسئلۀ شر همواره مانعی برای توجیه باور به خدایی عالم، قادر و خیرخواه مطلق بوده است. از این رو، فیلسوفان و متکلمان به راههای گوناگون در پی پاسخگویی به این مسئله برآمدهاند. علامه طباطبایی و آگوستین از جمله فیلسوفانی هستند که به شیوهای متفاوت، به این مسئله پرداختهاند. در نظریاتی که هر یک از آنها ارائه کرده اند، شر به عنوان کیفر گناه و نتیجۀ ارادۀ آزاد انسان معرفی میشود. با توجه به این نظریه، به نوعی می توان بین شر اخلاقی و شر طبیعی ارتباط بر قرار کرد و به توجیه باور به خدایی خیرخواه پرداخت. نکته ای که در بررسی آراء علامه و آگوستین جالب توجه است، عدل محور بودن نظریۀ این دو متفکر در باب مسئلۀ وجود شرور اخلاقی و طبیعی است. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن این نکته، ارتباط شر اخلاقی و شر طبیعی از دیدگاه این دو متفکر بررسی شده و مقایسهای بین آنها صورت میگیرد.