ماریا وحیدزاده؛ مالک حسینی
دوره 15، شماره 1 ، شهریور 1401، ، صفحه 97-117
چکیده
بخش عمدۀ نظرات آرنت دربارۀ «اراده» در آخرین اثر او یعنی حیات ذهن آمده است که بیشتر به تاریخ اراده، یعنی تجربه و تلاشهای فیلسوفان برای نوشتن دربارۀ این تجربهها، اختصاص دارد. حکم آرنت تقریباً دربارۀ همۀ این تلاشها این است که آنها نتوانستهاند حق تجربههای موردنظر را ادا کنند و این شکست ریشه در سوگیری در تفکر دارد؛ بنابراین، ...
بیشتر
بخش عمدۀ نظرات آرنت دربارۀ «اراده» در آخرین اثر او یعنی حیات ذهن آمده است که بیشتر به تاریخ اراده، یعنی تجربه و تلاشهای فیلسوفان برای نوشتن دربارۀ این تجربهها، اختصاص دارد. حکم آرنت تقریباً دربارۀ همۀ این تلاشها این است که آنها نتوانستهاند حق تجربههای موردنظر را ادا کنند و این شکست ریشه در سوگیری در تفکر دارد؛ بنابراین، شاید فرضیهای معقول به نظر بیاید که قصد آرنت ارائۀ تبیینی بسندهتر دربارۀ اراده بوده است. هرچند آرنت تبیینی واضح از نظریۀ خویش دربارۀ اراده به دست نمیدهد، اما اظهارات متعددی دربارۀ آن دارد و ذهن را با این پرسش مواجه میکند که آیا این اظهارات میتوانند تبیینی منسجم به دست دهند یا خیر. بنابراین، سؤالات ذیل پیشرو قرار میگیرد: این قوه چیست؟ این قوه چطور با سایر قوای بشر و با «خود» یا «منِ ارادهکننده» ارتباط برقرار میکند؟ رابطۀ این قوه با کنش چگونه است؟ توجیه آرنت از مفهوم خود و ارادۀ خودانگیخته چیست؟ چرا آرنت بر ارادۀ خودانگیخته تأکید دارد و آن را از تفکر جدا میداند؟ و درنهایت، آرنت در رسیدن به تبیین منسجم از ارادۀ خودانگیخته موفق عمل کرده یا خیر.
شیما بحرینی؛ دکتر مالک حسینی
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1397، ، صفحه 7-22
چکیده
مطالعات فرهنگی زمینهای نسبتا جدید در علوم انسانی است که از دهه ۱۹۸۰ میلادی، بالاخص در امریکا شکل مدون یافت و از پیشگامان ان ، استوارت هال است که این نظریه را به صورتی نظام مند در اثاری همچون: بازنمایی: بازنمایی فرهنگی ، و عمل رمزگذاری/ رمزگشایی در محور مطالعات فرهنگی معاصر، به تفصیل مورد بررسی قرار داده است . از دیدگاه هال، زبان، بازنمایی ...
بیشتر
مطالعات فرهنگی زمینهای نسبتا جدید در علوم انسانی است که از دهه ۱۹۸۰ میلادی، بالاخص در امریکا شکل مدون یافت و از پیشگامان ان ، استوارت هال است که این نظریه را به صورتی نظام مند در اثاری همچون: بازنمایی: بازنمایی فرهنگی ، و عمل رمزگذاری/ رمزگشایی در محور مطالعات فرهنگی معاصر، به تفصیل مورد بررسی قرار داده است . از دیدگاه هال، زبان، بازنمایی فرهنگ است و از ان جدا نیست. فرایند رمزگذاری و نیز رمزگشایی در دل فرهنگ و از مسیر ان شکل میگیرد و از انجا که فرهنگ مدام در حرکت و تغییر است، دلالت و فرایند شکل گیری معنا نیز ثابت نیست و پیوسته دگرگون میشود. بنابراین، معنایکه و تثبیت شده نیست و همزمان با حرکت فرهنگ، از نو برساخته می شود. این مقاله بر ان است نشان دهد که با توجه به نظریه مطالعات فرهنگی چگونه فرهنگ و ابزار ان، بازنمایی-زبان- در عین حال که معنا را با توجه به هنجارهای فرهنگ و گفتمان مسلط تثبیت میکنند، همواره راه را بر ساختارشکنی از خود و ظهور خوانش های نو باز می گذارند. بنابراین، علیرغم فرهنگ و گفتمان مسلط ، همواره میتوان معناهای جدید خلق کرد که شاید بتوانند رخدادهایی شوند که جریان فرهنگ و هنر را به مسیرهای تازه ای ببرند.