تحلیلی بر «درآمد » پدیدار شناسی روح

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسنده

دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال

چکیده

مقالۀ حاضر قصد دارد با تحلیل نخستین بند از «درآمد» کتاب «پدیدار شناسی روح» از منظر شناخت‌شناسی، معضل فلسفۀ جدید را در حوزۀ شناخت، که همانا شکاکیت و گسست بین امر مطلق از یک سو و حوزۀ شناخت از دیگر سو است، حل و فصل کند. تبیین مسأله استوار بر دو استعاره و تلقی از شناخت است؛ شناخت در مقام ابزار و شناخت در مقام واسطه/ رسانه، که اصالت روش را در پی داشته است. «درآمد» پدیدارشناسی با این تلقی از شناخت، از در مخالفت در آمده و حسب منطق درونی پدیدارشناسی روح، به جمع بین امر مطلق و حوزۀ شناخت یا ساحت پدیداری و ناپدیداری واقعیت می‌پردازد .

کلیدواژه‌ها